۰۱ بهمن ۹۱ ، ۱۹:۲۶
برای پرویز پرستویی
پرویز پرستویی مرد است؛ مرد است که حاج کاظم را پایین پلههای هواپیمایی که داشت عباس را به خارج میبرد جا نگذاشت. مرد است که بعد از آژانس همراه با «مومیایی»ها به ریش عباسها نخندید؛ مرد است که آنقدر در «مرد عوضی» فرو نرفت که «پاداش سکوت»ش را از دست ماهوارهها بگیرد. مرد است که بجای رییس بنیاد شهید –که مشکلات شیمیاییها را قبول دارد- دنبال کار یک جانباز افتاده است.
اوست
گروه فرهنگی: این روزها که بساط فرش قرمز و شیر و پلنگهای نقرهای و طلایی گرم است، بازیگر بودن بهانه خاصی نمیخواهد. همین که میتوانی یکی از این مجسمهها را صید کنی و در میان هورای علاقه مندان سینه چاکت از روی صحنه پایین بیایی دلیل خوبی است که بازیگر باشی و سعی کنی هیچ چیز این بازیگر بودنت را تهدید نکند و هیچ چیز کلاس هنرمندیات را پایین نیاورد.
به گزارش رجانیوز، اما از جبهه و خاکریز دم زدن، خاکساری در برابر یک جانباز شیمیایی و ارزش قائل شدن برای رزمندگان دفاع مقدس از جمله چیزهایی است که میتواند به همین کلاس و پرستیژ و هزار کوفت و زهرمار هنری دیگر ضربه بزند.
و تو باید مرد باشی که درد داشته باشی. باید مرد باشی که سرفههای یک جانباز شیمیایی آسایشت را بگیرد و در میان هیاهوی جشنوارهها و جایزهها به گوشت برسد.
پرویز پرستویی مرد است؛ مرد است که حاج کاظم را پایین پلههای هواپیمایی که داشت عباس را به خارج میبرد جا نگذاشت. مرد است که بعد از آژانس همراه با «مومیایی»ها به ریش عباسها نخندید؛ مرد است که آنقدر در «مرد عوضی» فرو نرفت که «پاداش سکوت»ش را از دست ماهوارهها بگیرد. مرد است که بجای رییس بنیاد شهید –که مشکلات شیمیاییها را قبول دارد- دنبال کار یک جانباز افتاده است.
مهرماه امسال بود که خبر تلاشهای پرستویی برای اعزام ناصر افشاری جانباز 70 درصد جنگ تحمیلی به خارج از کشور رسانهای شد. اما ماجرای آشنایی این دو به 12 سال قبل بر میگشت. به وقتی که این دو هنرمند همدیگر را در سازمان ثبت اسناد دیدند و رفاقتشان ادامه پیدا کرد:
«از همان موقع در مناسبتها با هم در ارتباط بودیم و هر موقع دردی داشت، پیامکی به من میزد و من هم دردم میگرفت. چندین بار هم گفتم «سیزده 59» را بازی و احساسش را از ناصر افشاری گرفتم. بارها یادم است ایشان در اتاق ایزوله بود و نمیتوانست حرف بزند و پیامک میداد و با هم ارتباط داشتیم.»
همین درد بود که پرستویی را واداشت تا در این سالها پیگیر مشکلات ناصر افشاری باشد. افشاری باید شهریور سال گذشته برای درمان به خارج از کشور اعزام میشد اما حتی دستور مستقیم رییس جمهور هم نتوانست کاری انجام دهد و این باید را به واقعیت تبدیل کند. همراهی کامران نجف زاده با پرستویی در یکی از این دیدارها کمک بیشتری کرد تا مظلومیت این جانباز دفاع مقدس بیشتر دیده شود
پرستویی در دیدار با ناصر افشاری جملاتی گفته بود که نشان میداد آدم قدرشناسی است:
«اگر چهار موفقیت در کارهایم داشتم، دفاع مقدس بوده است و ماحصل تلاش و زحمت این عزیزان که سودش را ما بردیم و برایمان دست زدند. اما ما راوی قصه بودیم و اصل آن قصهها وجود دارد و اینها تخیلی نبودند. هفته دفاع مقدس است و زیر سقف خانه جانبازی هستیم که در طول همین زمانی که اینجا بودیم بارها خون بالا آورد و سوالم این است که تکلیف این آدم چه میشود؟»
پرستویی آبان امسال به عیادت نورالدین عافی، راوی کتاب «نورالدین پسر ایران» هم رفت. اما دیروز پرستویی پرده دیگری از مردانگیاش را به نمایش گذاشت. او برای بدرقه ناصر افشاری به فرودگاه رفته بود. قرار بود این جانباز نهایتا و البته همچنان بدون حمایت مسئولان به خارج اعزام شود. پرستویی برای بدرقه او آمده بود تا آرزو کند که اگرچه غریبانه دارد میرود اما انشاالله سالم برگردد.
میتوان از بازی پرستویی در خیلی از نقشها راضی نبود؛ میتوان روایت برخی فیلمهایی که او در آنها بازی کرده است از دفاع مقدس را نپسندید؛ اما باید به احترام بازیگری که هنوز مرد است و درد مردم دارد تمام قد ایستاد. مردی که با حرف زدن از دغدغه مردم پز روشنفکری نمیدهد. مردی که معلوم است هنوز لیلی با اوست.
به نقل از رجا نیوز
۹۱/۱۱/۰۱