۲۱ مهر ۹۲ ، ۰۶:۲۸
چرا هرگریه ای مکروه است غیراز گریه بر حسین(ع)
سوگواری و عزاداری در روایات و احادیث تشیّع امام صادق(ع) میفرماید: «هر گریه و مویهای در مصیبتها جز گریه بر
امام حسین (ع) مکروه است» و مفسران بر این باورند که منظور از این نوع
گریه، مویهکردن و گریه همراه با جزع است. بقیه در ادامه مطلب........
به گزارش خبرنگار آئین
و اندیشه فارس، عزاداری و تشکیل مجالس عزا بهویژه برای شهدا، در روایات
شیعه امری جایز، بلکه پرفضیلت و مستحب است. این موضوع در بسیاری از منابع
شیعی از جمله «وسائل الشیعه» شیخ حرّ عاملی و «بحار الانوار» علامه مجلسی
بیان شده است.
در این مطلب سعی شده، رویاتی از منابع شیعه که از طریق اهلبیت (ع) نقل شده
است، جمعآوری و ارایه شود.
* گریه بر امام حسین (ع) اسلام را از نابودی نجات داد
ـ امام موسی بن جعفر (ع) فرمود: «اذا مات المؤمن بکت علیه الملائکة و بقاع
الارض التی کان یعبدالله علیها و ابواب السماء التی کان یصعد اعمالها فیها و
ثلم ثلمة فی الاسلام لا یسدها شیئی لان المؤمنین حصون الاسلام کحصون سور
المدینة لها» (بحار الانوار، باب استحباب البکاء لموت المیّت)
هرگاه مؤمنی از دنیا برود، فرشتگان و جایگاهی که در آنجا خدا را عبادت کرده
و درهای آسمان که اعمال وی از آن بالا رفته است، بر او میگریند و شکافی
در اسلام پدیدار میشود که چیزی نمیتواند آن را پر کند؛ چرا که مؤمنان
همانند دیوار اطراف شهر و نگهبان اسلام هستند.
ـ امام صادق (ع) فرمود: «انّما تحتاج المرأة فی الماتم الی النوح لتسیل
دمعتها و لا ینبغی لها ان تقول هجراً فاذا جائها اللیل فلاتوذی الملائکة
بالنوح» (بحار الانوار، باب جواز کسب النائحة بالحق لا بالباطل ... ویکره
النوح لیلا)
هنگام ماتم و عزا، بانوان برای اشک ریختن ـ برای کاستن بار مصیبت ـ نیاز به
شیون و زاری دارند، اما شایسته نیست سخنان بیهوده و باطل بگویند و باید با
فرا رسیدن شب، نوحه، گریه و فریاد را رها سازند تا فرشتگان آزار نبینند.
ـ امام باقر (ع) فرمود: «ان ام سلمه ندبت ابن عمها المغیرة بین یدی رسول
الله (ص) بعد ان استأذنت منه للمضی الی اهله لانهم اقاموا مناحة قال فما
عاب ذلک علیها النبی (ص) و لا قال شیئاً» (جلد 12 بحار الانوار و جلد اول
فروع کافی)
ولید بن مغیره، پسر عموی امّسلمه از دنیا رفت. امّسلمه از پیامبر (ص)
اجازه خواست تا در مراسم نوحه و ماتم او شرکت کند. آن حضرت اجازه داد،
آنگاه در برابر رسول خدا با ذکر اشعاری برای مغیره گریه کرد. آن حضرت هم
جلوگیری نکرده و چیزی نفرمودند.
ـ امام صادق(ع) فرمود: «البکائون خمسة: آدم و یعقوب و یوسف و فاطمه بنت
محمد (ص) و علی بن الحسین ...» (بحار الانوار، باب جواز البکاء علی المیت و
المصیبة)
گریهکنندگان معروف پنج نفرند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه دختر پیامبر اسلام
(ص) و علی بن حسین (ع). گریه آدم به خاطر اخراج از بهشت، گریه یعقوب به جهت
دوری از یوسف، گریه یوسف به خاطر فراق و جدایی از یعقوب، گریه حضرت زهرا
بر پدرش رسول خدا (ص) و گریه امام سجاد (ع) به خاطر شهادت مظلومانه پدرش
امام حسین (ع) بود که مدت آن در بعضی از روایات ده سال و در برخی دیگر، 40
سال عنوان شده است.
ـ امام صادق (ع) به فرزند بزرگوارش فرمود: «أوقف لی من مالی کذا وکذا
لنوادب تند بنی عشر سنین بمنی أیام منی» (بحار الانوار، باب جواز کسب
النائحه بالحق لا بالباطل)
مدت ده سال در ایام حج در سرزمین منا با وقف اموال و داراییام، مجالس
سوگواری برگزار کن تا گریهکنندگان گریه کنند.
ـ امام صادق (ع) در روایت دیگری فرمود: «من أنشد فی الحسین بیتاً فبکی و
أبکی عشرة فله و لهم الجنة و من أنشد فی الحسین بیتاً فبکی و أبکی تسعة فله
و لهم الجنة» (بحار الانوار، باب ثواب البکاء علی مصیبة الحسین)
کسی که یک بیت شعر درباره امام حسین (ع) بسراید و گریه کند و ده تن یا نه
تن را بگریاند، جایگاه آنان بهشت است.
ـ امام صادق(ع) فرمود: «کل الجزع والبکاء مکروه سوی الجزع والبکاء علی
الحسین» (بحار الانوار، باب جواز البکاء علی المیت و المصیبة)
هر گریه و مویهای در مصیبتها مکروه است، مگر گریه بر امام حسین (ع).
در توضیح این روایت اشاره به این نکته لازم است که ترک صبر و بیقراری در
مصیبتها، اجر و پاداش انسان را از بین میبرد. از این رو در روایات دیگر
به این مطلب اشاره شده است اما در اینجا امام صادق( ع) عزاداری و گریه بر
امام حسین (ع) را استثناء دانستهاند، زیرا گریه و جزع بر مصیبت امام حسین
(ع) و انسانهای مظلوم از مصادیق جزع مکروه نبوده، بلکه مصداق فریاد و
اعتراض در برابر ظالم و ستمگر و ممدوح و پسندیده است. چنان که قرآن کریم
میفرماید: «لا یُحِبُّ اللهُ الجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاّ
مَن ظُلِمْ».
از این روایت چنین به دست میآید که عزاداری برای امام حسین (ع) و شهدای
بزرگواری که در راه خدا مظلومانه جان باختهاند با دیگر سوگواریهایی که
برای افراد معمولی است، تفاوت دارد.
نکته دیگری که در این روایت وجود دارد، آن است که گریه بر غیر امام (ع)
مکروه دانسته شده در صورتی که از روایات فراوانی جواز و بلکه استحباب آن
مشخص میشود. در این جا احتمالاتی وجود دارد. یکی از آن احتمالات این است
که مقصود از گریه در روایت ذکر شده، گریه همراه با جزع است نه صرف گریستن.
ـ پیامبر (ص) به دخترشان فاطمه (س) فرمودند: «کل عین باکیة الا عین بکت علی
مصاب الحسین فانها ضاحکة مستبشرة بنعیم الجنة» (بحار الانوار، باب ثواب
البکاء علی مصیبة الحسین)
هر دیدهای ـ در قیامت ـ گریان است، جز دیدهای که بر حسین (ع) گریه کند.
آن چشم همیشه خندان است و به نعمتهای بهشتی بشارت داده میشود.
ـ «ابنقولویه» از «مسمع بن مالک کردین» روایت کرده است که میگوید امام
صادق (ع)به من فرمود: «ای مسمع! تو که از اهالی عراق هستی، آیا قبر جدّم
حسین (ع) را زیارت میکنی؟ عرض کردم خیر، زیرا من در بصره مشهور هستم و در
همسایگی ما یکی از طرفداران خلیفه است که تابع هوا و هوسهای نفسانی اوست.
گذشته از این، دشمنان ما خواه ناصبی و غیر آن، زیاد هستند، ترس دارم که به
خلیفه فرزند سلیمان اطلاع دهند و جان من در خطر قرار گیرد».
آنگاه امام فرمود: «آیا مصایب شهدای کربلا را به یاد نمیآوری؟»، عرض کردم:
«آری». فرمود: «آیا جزع و اظهار ناراحتی نمیکنی؟»، گفتم: «آری، سوگند به
خدا که گریه میکنم». فرمودند: «خدا گریهات را بپذیرد، آگاه باش که تو از
کسانی هستی که برای مصایب ما اظهار ناراحتی و جزع میکنند. تو از کسانی
هستی که در خوشحالی ما خوشحال و در اندوه و حزن ما اندوهناکاند».
سپس فرمود: «فقال الحمدالله الذی فضلنا علی خلقه بالرحمة و خصنا اهل البیت
بالرحمة یا مسمع ان الارض و السماء تبکی منذ قتل امیرالمؤمنین رحمة لنا و
ما بکی لنا من الملائکة اکثر و ما رقات دموع الملائکة منذ قتلنا»، سپاس
خدایی را که ما ـ اهلبیت ـ را به رحمت خاصهاش ویژه ساخت و بر سایر خلق
برتری بخشید. ای مسمع! از زمان کشتهشدن امیرمؤمنان (ع) زمین و آسمان
میگریند و گریه فرشتگان خشک نشده است». (بحار الانوار، باب ثواب البکاء
علی مصیبة الحسین)
ـ امام رضا (ع) به پسر شبیب که از یاران آن حضرت است، میفرماید: «ای فرزند
شبیب! محرَّم، ماهی است که در دوران جاهلیت، مردم ظلم و قتل را در آن حرام
میدانستند، اما گروهی از مسلمانان حرمت این ماه و حرمت پیامبر(ص) را
نشناختند، فرزند او را به قتل رسانده، زنان همراه او را به اسارت بردند».
آنگاه فرمود: «ان کنت باک فابک للحسین بن علی (ع) فانّه ذبح کما یذبح
الکبش» اگر خواستی بر کسی گریه کنی، برای حسین بن علی (ع)گریه کن، چرا که
او را مانند گوسفند ذبح کردند.
سپس ادامه داد: «ان یوم الحسین اقرح جفوننا و أسبل دموعنا و اذل عزیزنا
بأرض کرب و بلا و اَورثنا الکرب و البلاء الی یوم الانقضاء فعلی مثل الحسین
فلیبک الباکون فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام» روز عاشورا، چشم های ما
را زخمی کرد، دلهای ما را سوخت، اشک چشمان ما را روان ساخت و عزیزان ما
را خوار کرد و سرزمین کربلا تا روز قیامت برای ما سختی و بلا به جای گذاشت،
پس بایستی گریهکنندگان بر مثل حسین گریه کنند. (بحار الانوار، باب ثواب
البکاء علی مصیبة الحسین)
ـ امام رضا (ع) در روایت دیگری میفرماید: «من تذکر مصابنا و بکی لما ارتکب
منا، کان معنا فی درجتنا یوم القیامة، و من ذکر بمصابنا فبکی و أبکی لم
تبک عینه یوم تبکی العیون، و من جلس مجلساً یحیی فیه أمرنا لم یمت قلبه یم
تموت القلوب» کسی که مصیبتهایی را که بر ما وارد شده است به یاد آورد و بر
آن گریه کند، در قیامت همراه ما خواهد بود.
کسی که به یاد مصایب ما گریه کند و دیگران را بگریاند چشمان او روزی که همه
چشمها گریانند، گریان نخواهد بود و کسی که در جلسهای بنشیند که در آن
جلسه امر ما احیا و بر پا داشته میشود، دل او در روزی که دلها می میرد،
زنده میشود و نمیمیرد. (بحار الانوار، باب ثواب البکاء لعی مصیبة الحسین)
* روایات استحباب عزاداری برای حسین امام (ع) منحصر به مکان و زمان نیست
ـ این احادیث به صورت مستفیض و بلکه متواتر از طریق اهل بیت (ع) روایت
شدهاند، به گونهای که جای هیچ گونه تردیدی باقی نمیماند. بدون تردید
ائمه اهل بیت (ع) در این دستورات اهداف مهمی را در نظر داشتهاند که از
مهمترین آنها، مبارزه با ستمگران بنیامیه و بنیعباس است. از این رو همه
مسلمانان و بهویژه پیروان خود را به شرکت در این جهاد مقدس ترغیب
فرمودهاند.
کیفیت این جهاد نیز چیزی نیست جز مرثیه، مدیحه، زیارت و گریه بر مصایب
اهلبیت (ع) برای خنثیکردن تلاش بنیامیه که سعی میکردند نام امام حسین
(ع) را از بین ببرند و از رثا و زیارت و بیان فضایل و مناقب آن حضرت
جلوگیری میکردند.
در این راستا گریه و عزاداری، مرثیه و زیارت قبور آنان نه فقط از باب حسرت و
تسلیت است، بلکه محاربه با دشمنان خدا و جهاد فیسبیلالله به شمار میآید
و هر کس در این جهاد مقدس شرکت کند، خداوند بزرگ او را از مجاهدان در راه
خود شمرده و انشاءالله بهشت را نصیب او میکند.
ـ نکته دیگر آن است که این احادیث، منحصر به زمان و مکان خاصی نیست تا گفته
شود، چون بنیامیه و بنیعباس امروز نیستند، پس عنوان جهاد و مبارزه صدق
نمیکند. زیرا نخست، از دستورات ائمه (ع) در صورتی که قرینه خاصی مبنی بر
انحصار به مورد خاصی وجود نداشته باشد، استفاده اطلاق و شمول میشود، چنان
که در دستورات دیگر اخلاقی و فقهی چنین است.
ـ هر چند امروز خلفای بنیامیه و بنیعباس نیستند، اما درست همان دو جبهه
حق و باطل که در آن زمان صفآرایی داشتهاند، امروز بیشتر از آن زمان به
چشم میخورند. آن زمان، باطل در چهره بنیامیه و بنیعباس ظهور کرده بودند و
امروز در چهره کسانی که راه آنان را ادامه میدهند.
ـ با توجه به این که عقیده به لزوم محبت اهلبیت (ع) از اساس و ارکان دین
اسلام است و هر عصر و نسلی باید بدان ملتزم باشد، و همچنین آثار بسیار مثبت
مجالس عزاداری امروز، از مصادیق جهاد و احیای دین اسلام به شمار میآید و
به عبارت دیگر، بر مبنای همان معیار و ملاکی که در زمان ائمه (ع) عزاداری
نوعی جهاد قلمداد میشد، امروز نیز عزاداری در زمره جهاد به شمار میآید و
وقوع آثار آن در پیدایش انقلاب اسلامی و پیروزی آن بهترین گواه این مدعاست.
منبع: با اندکی دخل و تصرف و تلخیص، «پاسخ به شبهات عزاداری» نوشته حسین
رجبی
*ویژهنامه محرم و صفر خبرگزاری فارس/75
انتهای پیام/ح
۹۲/۰۷/۲۱