۱۶ مهر ۹۲ ، ۰۵:۲۸
تحریفات واقعه عاشورا وچگونگی مبارزه با آن
آسیب شناسی تحریف واقعه عاشورا و مراسم عزاداری امام حسین(ع) در واقع حفظ ارزش های دینی و انسانی است که متعلق به همه بشریت است.بی
شک، قیام ستم ستیز عـاشورای حسینی نقش تعین کننده و اساسی در مبارزه بر ضد
ظلم، ستمگری و جنایت حکام ظالم داشته و طبعا بازگوئی قیام عاشورا و باز
آفرینی صحنه های مملو از عزت و شجاعت و حق طلبی شهیدان کربلا، خود تداوم
منطقی حرکت انقلابی امام حسین (ع)در گستره زمانه ها و در پهنه زمین ها بوده
که موج های عدالت خواهی و ظلم ستیزی را در بستر زندگی به طغیان واداشته
است .
آسیب شناسی تحریف واقعه عاشورا و مراسم عزاداری امام حسین(ع) در واقع حفظ ارزش های دینی و انسانی است که متعلق به همه بشریت است.بی
شک، قیام ستم ستیز عـاشورای حسینی نقش تعین کننده و اساسی در مبارزه بر ضد
ظلم، ستمگری و جنایت حکام ظالم داشته و طبعا بازگوئی قیام عاشورا و باز
آفرینی صحنه های مملو از عزت و شجاعت و حق طلبی شهیدان کربلا، خود تداوم
منطقی حرکت انقلابی امام حسین (ع)در گستره زمانه ها و در پهنه زمین ها بوده
که موج های عدالت خواهی و ظلم ستیزی را در بستر زندگی به طغیان واداشته
است . اما از آنجائیکه نه تنها حوادث و وقایع تاریخی که حتی عقاید و باور
های انسان ها با تغییر زمان و دگرگونی های تاریخی و اجتماعی، دچار تغییرات و
خطاها و تحریف ها میگردند، بناء حادثه کربلا نیز نمیتواند مستثنی ازین
وضعیت باشد . اما صحبت از تحریف واقعه عاشورا و آسیب شناسی مراسم عزاداری
امام حسین(ع) نه بخاطر انکار واقعه عاشورا و یا نفی برگزاری مراسم یادبود
از شهدای خونین کفن کربلا، بلکه دریدن پرده خرافات و جعلیات از چهره انقلاب
انسان ساز حسینی است که این انقلاب نه تنها سرمایه باشکوه و عظیم برای
مسلمان ها که برای انسانیت است و حفظ این سرمایه ارزنده از خطر تحریف و
جعل، در واقع حفظ ارزش های دینی و انسانی است که متعلق به همه بشریت است .
با وجودیکه در باره حادثه کربلا، برخلاف خیلی از حوادث و وقایع تاریخی
دیگر، اسناد موثق تاریخی با نقل از مورخین معتبر اسلامی وجود دارد اما با
آنهم دگرگونی های شرایط جوامع و تاثیر گذاری عوامل سیاسی و فرهنگی از یک
طرف و تلاش دشمنان اسلام برای خنثی نمودن اثرات خون شهیدان کربلا از جانب
دیگر باعث گردید که به مرور زمان، دروغ ها و جعلیاتی در ذکر حوادث و وقایع
کربلا گنجانده شده و خرافات و موهومات و بدعت ها و تحریف های در نحوه
برگذاری مراسم عزاداری حادثه کربلا بوجود آید که با روح قیام عاشورا و
فلسفه شهادت امام حسین(ع) نه تنها همخوانی نداشته بلکه از زمین تا آسمان
فاصله دارد و به همین لحاظ اجرای این مراسم هیچگاه نتوانسته است آن حرکت
تحرک بخش امام و چرایی قیام خونین کربلا و نهفته بودن فرهنگ غنی و ژرف
الهی، انسانی که در ذات حماسه عاشورا وجود دارد، را به تمثیل کشیده و بازگو
نماید .از آنجائیکه دشمنان اسلام و حکام جابر، ترس فزاینده از بازگوئی
و روایت صحیح این انقلاب و تصویر سازی درست از قهرمانان ظلم ستیز عاشورا،
داشتند و میدانستند که قدرت تاثیرگذاری نهضت عاشورا بر روحیه مسلمانان و
پیروان امام حسین (ع)
در مبارزه بر علیه ظلم و بی عدالتی دستگاه های جور سلاطین، بسیار است بناء
حکام جابر و عوامل آنان آرام نه نشستند . اما چون قدرت حذف مراسم تجلیل
عاشورای حسینی را نداشتند، به تحریف ابعاد ظلم ستیزی و آزاد اندیشی حماسه
حسینی پرداخته و با افزودن جعلیات، اضافات، بدعت های شکلی، برنامه ها،
مراسم و رفتارهایی سخیف و من درآوردی چون عَلَم و کتل و تیغ زنی و شمایل
بازی و... روح و پیام اصلی قیام اباعبدالله و فلسفه نهضت تابناک عاشورا را
که بر ضد ظلم و جنایت و بی عدالتی بود، مسخ و تحریف کردند. حسین قهرمان
همچون کوه، مقاوم و با صلابت در مقابل لشکریان یزید ایستاده و فریاد میزند
"هیئات منا الذله"، با حسینی که از شدت تشنگی در پیش لشکریان ابن سعد ناله
و زجه سر داده و از آنها جرعه آب تمنا مینماید. در عوض تحریف های شکلی
مانند علم کشی و شبیه خوانی و قمه زنی و دهل و نقاره و راه پیمائی را
جایگزین حماسه جاودان و اثرگذار حسینی ساختند و همه شاهدیم که اجرای این
مناسک تحریف شده و صوری، پیش از آنکه مسلمانان را نسبت به واقعه کربلا و
فلسفه قیام عاشورا آگاه نموده و روح و پیام نهضت پربار امام حسین(ع) و
شخصیت انقلابی او را در حادثه خونین کربلا به نمایش بگذارد تا حاوی
دستاوردهای عملی در زندگی آنان باشد، بیشتر به ابراز احساسات و ریختن اشک و
مسئولیت گریزی سوق داده اند.تحریف ها و بدعت های عزاداری ها
حوادث گذشته هر جامعه ای می تواند در سرنوشت و
آینده آن جامعه تأثیر به سزایی داشته باشد . تجدید آن خاطره ها در واقع
نوعی بازنگری و بازسازی آن حادثه است تا مردم بتوانند به نحو صحیحی از آن
استفاده کنند. زیرا ممکن است این بزرگداشت، منافع و مصالح بیشماری را برای
جامعه تأمین کند. حوادث گذشته هر جامعه ای می تواند در سرنوشت و آینده آن
جامعه تأثیر به سزایی داشته باشد . تجدید آن خاطره ها در واقع نوعی بازنگری
و بازسازی آن حادثه است تا مردم بتوانند به نحو صحیحی از آن استفاده کنند.
زیرا ممکن است این بزرگداشت، منافع و مصالح بیشماری را برای جامعه تأمین
کند.
در میان حوادث و وقایع تاریخ اسلام،حادثه
عاشوراء ، حادثه عظیمی بوده است که نقش تعیین کننده ای در سعادت مسلمانان و
روشن شدن راه هدایت مردم داشته است .
از این روی بزرگداشت این حادثه موجب می شود
تا بتوانیم از برکات آن در جامعه نیز استفاده کنیم؛اما متاسفانه چند صباحی
است که رسوخ فرهنگ عوام در عزاداری ها و مخدوش گردیدن پاره ای از نوحه ها و
نمایش های مذهبی ، و آمیخته شدن خرافات و اموری موهن با سوگواری های محرم
موجب رواج بدعت ها و تحریف های در این حادثه ی عظیم شده است .
از این روی ضروری است بانگاهی جدید و همه
جانبه بدعت ها را بشناسیم و با زدودن تحریف ها و بدعت ها، حادثه عزداری را
خالصانه وصحیح در بطن جامعه بگسترانیم.براین اساس درحد بضاعت،در این مقاله
تنها به برخی بدعت ها و تحریف ها در حادثه عاشوراء می پردازیم ؛به
امیداینکه بتوانیم گامی در مسیر اصلاح عزداری حسینی برداریم.هم چنان که
مقام معظم رهبری در آستانه ماه محرم فرمودند:« همه عزاداران از جمله
گویندگان، وعاظ و مداحان باید مراقب باشند که شأن و جایگاه این حقیقت عزیز
را حفظ کنند و مبادا با برخی خرافه ها یا کارهای غیرمعقول موجب ضایع شدن
عزاداری امام حسین(ع) شوند.»
● تحریف
تحریف در لغت به معنای کج کردن ، گردانیدن ،
بگردانیدن سخن ، تغییر هرچیز عموما و تغییر کتاب خصوصا ، چیزی را از حالت و
وضع خود برگردانیدن ، تغییر ، تبدیل ، انقلاب ، سرنگونی ، واژگونی و تقلب
می باشد. و در اصطلاح ، تحریف کلام آن است که آن را در گوشه ای از احتمال
قرار دهی که بتوان به دو وجه حمل کرد. « تحریفُ الکلامِ أَن تجعلَهُ علی
حرفٍ مِنَ الإحتمالِ یمکُنُ حملُه علی الوجهینِ» و در کلامی دیگر می توان
گفت: «گردانیدن کلام کسی از وضع و حالت اصلی خود ، بعضی از حروف کلمه را
عوض کردن . تغییر دادن معنی آن و انحراف سخن .»
● انواع تحریف
تحریف گاهی لفظی است و گاهی معنوی ، گاه صرفا
به معنای تغییر لفظ «تغییر اللفظ دون المعنی»(۶) و گاه صرفا به معنای
تغییر معنا و سوء تأویل می باشد در تحریف لفظی می توان گفت که ظاهر یک چیز
را عوض می کنند به این صورت که از کلام کسی چیزی را کم یا زیاد کرد و یا
ترتیب جملات را تغییر داد و به اصطلاح پس و پیش کرد ، به طوری که معنا
تغییرکند و به طور خلاصه در ظاهر و لفظ گوینده تصرف کردن . اما ، تحریف
معنوی ، به این صورت است که در لفظ و سخن گوینده هیچ تصرفی نمی شود ، لفظ
همین لفظ است ولی لفظ قابلیت و استعداد معنایی دو پهلویی دارد به این معنا
که هم می توان معنای درست و مستقیم از آن کرد که همان مقصود گوینده است و
هم می توان معنای دیگری کرد که خلاف مقصود گوینده است که اگر تغییر معنا به
صورت دوم باشد تحریف رخ داده است و از نوع معنوی می باشد . به عبارت دیگر
یعنی تغییر معنا مطابق مقصود محرف ( به کسر راء ، اسم فاعل ) نه مطابق
مقصود اصلی گوینده .
● معنای لغوی و اصطلاحی بدعت
بدعت در لغت عبارت است از چیز نو پیداشده که
سابقه نداشته باشد. چیزی که نمونه پیشین نداشته باشد نوآورد و یا نوآورده
آنچه به وجود آید و سابقه قبلی نداشته باشد . و در اصطلاح عبارت است از
عقیده جدید که مخالف ایمان باشد. دینی نو یا قانونی نوآوردن که آن را در
کتاب و سنت اصلی نباشد و از این باب است « مَن توضأَ ثلاثاً فقد أبدعَ »
هرکس سه بار عضو وضویش را بشوید بدعت نهاده است . روشی در امر دین که
پیروان دین از پیش خود و بی استناد به شریعت نهاده شده باشند. پدید آوردن
رسم و آیین و باور تازه در زمینه دین ، رسم وآیین و باوری که ریشه در قرآن و
سنت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) ندارد
و پس از زمان پیامبر و یاران وی پدیدار گشته است . نکته ای که از مجموعه
این تعاریف به دست می آید و قابل تذکر و بررسی است ،این است که در تعبیرات
شرعی « بدعت » در مقابل «سنت» آمده است. « البدعهُ مقابلهُ للسنهِ » حال
سؤال این است که سنت چیست ؟ پاسخ این است سنت اموری است که پیامبر(صلوات
الله علیه وآله) پایه گذاری کرد و بدعت که در مقابل آن قرار می گیرد به
اموری گفته می شود که بعد ازآن حضرت پدید آمده است. به عبارت دیگر آن چه
بعد از پیامبر(صلوات الله علیه وآله) به عنوان عقیده یا عمل دینی ارائه
گردد در حالی که در مورد آن بیان خاصی نرسیده باشد و مصداقی از یک حکم کلی
نیز به شمار نرود یا آن عمل صریحاً نهی شده باشد ، بدعت است . در
حقیقت:بدعت عبارت است از آنچه را که جزء دین نیست از دین دانستن . بدعت
همانا ایجاد آیین و رسمی تازه در قلمرو دین و زمینه مذهب است . « و البدعهُ
فِی المذهبِ : ایرادُ قولٍ لَم یستنَّ قائلُها و فاعلُها فیه بصاحبِ
الشریعهِ و أماثلُها المتقدمهِ و أصولُها المتقنهِ . »
● خطر بدعت ها و عوامل ایجاد آن
در زمینه مهم ترین خطرات بدعت می توان به
موارد فوق:ایجاد فساد وفتنه،افسردگی اهل ایمان ،انحراف و گمراهی در جامعه
اسلامی ،انحراف از سنت الهی اشاره داشت. در زمینه علل و عوامل بدعت نیز می
توان به :جهل و بی اطلاعی شخص بدعت گذار ،هوی و هوس و تمایلات خودخواهانه
بدعت گذاران غرض ورزی ،انحراف افکار عمومی ازحق و حقیقت و تطمیع و تهدید
اشاره کرد. از این روی بدعت ها و تحریف های عاشورا را می توان به دو دسته
اصلی تقسیم کرد:دسته اول ، تحریف ها و بدعت هایی است که در تاریخ و خود
واقعه عاشورا صورت گرفته است ؛ و دسته دوم تحریف ها و بدعت هایی است که در
کیفیت عزاداری بر سید و سالار شهیدان حضرت أبا عبد الله الحسین (علیه
السلام) صورت گرفته است.در این مقاله تنها به دسته دوم تحریف ها و بدعت ها
اشاره می شود.
● تحریف ها و بدعت های مربوط به کیفیت و نوع عزاداری
یکی از پدیده های اجتماعی ، سنت های مذهبی
توده ها است . تجربه های تاریخی به اثبات رسانده است که هرگاه ملت و قومی
روی به بالیدن آوردند و در گستره تاریخ ببالند سنت های اجتماعی و مذهبی
آنان نیز بالنده می شود و هرگاه منحط شدند سنت های مذهبی شان نیز افول کرده
و در قهقرای جهل و توهم و عقب ماندگی سقوط می نمایند. با ظهور سلسله صفوی و
رسمی شدن آئین تشیع در سرتاسر ایران بسیاری از سنت ها و آداب و رسوم مذهبی
از شکل پویا بودن شان به درآمده و فرم و محتوایی منحط و ایستا به خود
گرفته و باعث تخدیر مردم به جای تنویر آنان شد . یکی از این سنت ها ـ اما
مهم ترین و اساسی ترین شان ـ سنت سوگواری برای قافله سالار آزادی و عدالت
حضرت امام حسین (علیه السلام) بود که« حکومت صفویه با دامن زدن به آداب و
رسوم انحرافی و سنت های غلط عزاداری با وارد کردن آیین های سوگواری غلط(به
تقلید از مسیحیان) تلاش کرد تا روح حماسه حسینی را منع کرده و آن را به
صورت یک سلسله آداب و رسوم چشم پرکن ، اما بی محتوا در آورد.» عاشورای
حماسه، در عاشورای تاریخ به عاشورای مرثیه مبدل گشت و از آن همه حماسه ،
دسته های عزاداری و مجالس روضه خوانی و خیل مداحان نصیب گشت . گویا امام
حسین فقط به هدف عزاداری برای خویش قیام کرد و خود را به کشتن داد تا امتی
را بگریاند و عزادار سازد! بدتر این که همان عزاداری ها هم به خرافات و
بدعت هایی آلوده گردید. بدعت هایی که اساسا هیچ ربطی به عزاداری ندارد و در
هیچ جای دنیا و در هیچ عزایی ، این نوع مراسم مشاهده نمی شود و به عنوان
نشانه های عزاداری شناخته نشده است مثل قمه زنی و قفل زنی و... در واقع
معنای این که عزاداری زانوی غم در بغل گرفتن است و در عزا فرو رفتن نه قفل و
قمه زنی ، فراموش شده بود . پس از ذکر این مقدمه به این نوع از تحریف ها
که در طول تاریخ وارد در این سنت شده، اشاره می کنیم . خطرات تحریف
.انواع تحریفها در واقعه تاریخی عاشورا را
بدست آوردیم عوامل تحریف را هم شناختیم. ممکن است کسی بگوید مگر تحریف چه
عیبی دارد چه ضرورتی دارد چه خطری دارد خطر تحریف فوق العاده زیاد است.
تحریف ضربت غیرمستقیم است که از ضربت مستقیم کاری تر است. یک کتاب که تحریف
می شود(چه تحریف لفظی چه تحریف معنوی) اگر کتاب هدایت باشد تبدیل به کتاب
ضلالت می شود اگر کتاب سعادت باشد تبدیل به کتاب شقاوت می شود. اگر کتابی
باشد که انسان را رو به بالا می برد در اثر تحریف رو به پائین می آورد.
اساسا آن حقیقت را بکلی عوض می کند. نه تنها بدون خاصیت می کند بلکه اثر
معکوس می بخشد. هر چیزی آفتی متناسب با خودش دارد. پیغمبر اکرم می فرماید:
آفه الدین ثلاثه: فقیه فاجر امام جائر مجتهد جاهل» سه چیز آفت دین است:
1 ـ دانشمند بدعمل فاسق و فاجر. 2 ـ زعیم و
پیشوای ستمکار3. ـ مقدس نادان. پیغمبر اکرم اینها را بعنوان آفتهای دین می
شمرد. همانطور که جمادات نباتات و حیوانات آفتهای مخصوص بخود دارند بدن
انسانها آفتهای مخصوص به خود دارد دین آئین و مسلک هم آفت مخصوص به خود
دارد. تحریف که بوسیله دو صنف از آن سه صنفی که پیغمبراکرم فرمود یعنی عالم
بد عمل و فاسق و مقدس نادان ایجاد می شود آفت دین است دین را از بین می
برد. تحریف چون موضوع را عوض می کند مردم آن را بعنوان حقیقت می پذیرند اما
نتیجه معکوس می گیرند. علی (ع) شخصیتی به آن عظمت در نظر بعضی از ما مردم
یک شخصیت تحریف شده عجیبی است. بعضی از مردم علی را فقط و فقط به پهلوانی
می شناسند و بس! گاهی به وسیله اشخاص بسیار مغرض عکسهایی از علی (ع) منتشر
می شود که شمشیری مانند زبان مار که دو زبانه دارد در دست اوست و بازوها و
قیافه ای برای ایشان درست می کنند و نقاشی می کنند که معلوم نیست از کجا
آورده اند. اصلا عکس و مجسمه علی و پیغمبر قطعا در دنیا نبوده است. یک
قیافه های عجیبی درست می کنند که انسان باور نمی کند این همان علی عادل است
این همان علی ای است که شبها از خوف خدا می گریسته است. چون سیمای یک عابد
سیمای یک متهجد سیمای کسی که شبها استغفار می کرده است سیمای یک حکیم
سیمای یک قاضی سیمای یک ادیب یک جور دیگر است. مطلب دیگری که مخصوص ما
ایرانیهاست اینست که به امام چهارم (ع) می گوییم امام زین العابدین بیمار!
غیر از زبان فارسی در هیچ زبان دیگری کلمه بیمار را دنبال اسم امام زین
العابدین نمی بینیم. در زبان عربی چنین کلمه ای نیست. ایشان القاب زیادی
دارند السجاد یکی از القابشان است ذوالثفنات یکی از القابشان است. آیا شما
کتابی در دنیا پیدا می کنید که لقبی به زبان عربی به امام داده باشند که
مفهوم بیمار را برساند! امام زین العابدین تنها در ایام حادثه عاشورا بیمار
بودند (شاید تقدیر الهی بود برای اینکه باید امام زنده می ماند و نسل امام
حسین از این طریق محفوظ می شد) و همان بیماری سبب نجات ایشان شد. چند بار
تصمیم گرفتند امام را بکشند اما چون بیماری او شدید بود گفتند: «انه لمابه»
چرا او را بکشیم او دارد می میرد. در دنیا چه کسی هست که در عمرش بیمار
نشده باشد در غیراین چند روز ببینید آیا یک جا نوشته اند که امام زین
العابدین بیمار بود! ولی ما امام زین العابدین را به صورت یک بیمار مریض
زرد رنگ تب داری که همیشه عصا بدستش است و کمر خم کرده و راه می رود و آه
می کشد ترسیم کرده ایم!!! همین دروغ همین تحریف سبب شده است که بسیاری از
اشخاص آه بکشند ناله بکنند خودشان را به موش مردگی بزنند تا مردم آنها را
احترام کنند و بگویند آقا را ببینید درست مانند امام زین العابدین بیمار
است! این تحریف است. امام زین العابدین (ع) با امام حسین (ع) و با امام
باقر(ع) از نظر مزاج و بنیه هیچ فرقی نداشته است. امام بعد از حادثه کربلا
چهل سال زنده بود. مانند همه سالم بود با امام صادق (ع) فرقی نداشته چرا
بگوئیم امام زین العابدین بیمار!
امامت به معنی نمونه بودن و سرمشق بودن است.
فلسفه وجود امام این است که یک انسان مافوق انسانها باشد همان طور که
پیغمبران بشر مثلکم یوحی الی بودند تا مردم از این مثلهای اعلی پیروی و
تبعیت کنند. اما وقتی که چهره این شخصیتها این قدر مشوه شد خراب شد
سیمایشان تغییر کرد دیگر قابل پیروی و لایق پیروی نیستند. یعنی پیروی از
این شخصیتهای خیالی به جای اینکه سودمند باشد نتیجه معکوس می بخشد. پس
اجمالا دانستیم که خطر تحریف چقدر زیاد است. واقعا تحریف ضربت غیر مستقیم
است از پشت خنجر زدن است.
نسل یهودیان در جهان قهرمان تحریفند. هیچکس
به اندازه اینها در تاریخ جهان تحریف نکرده است و به همین دلیل هیچکس به
اندازه اینها به بشریت ضربه نزده است حقایق را قلب و بدعتها ایجاد نکرده
است.
رسالت و وظیفه ما
مخصوصا در این عصر بدانید که وظیفه سنگینی
داریم. با حادثه تحریف شده نمی شود به مردم خدمت کرد در گذشته هم نمی شد.
در گذشته اگر فایده ای نداشت ضررش کم بود ولی در این عصر ضررش خیلی زیاد
است. ما و شما بزرگترین وظیفه ای که داریم این است که ببینیم چه تحریفاتی
در تاریخ ما شده است چه تحریفاتی در نقاشی شخصیتها و بزرگان ما شده است چه
تحریفاتی در قرآن شده است اما تحریف قرآن تحریف لفظی نیست یعنی در قرآن نه
یک کلمه کم شده است و نه یک کلمه زیاد. خطر تحریف معنوی قرآن به اندازه خطر
تحریف لفظی آن است. تحریف معنوی قرآن یعنی چه یعنی تفسیر غلط توجیه غلط
قرآن را غلط تفسیر کردن توجیه غلط کردن همین هم نباید باشد. ببینیم در
تاریخهای ما آن تاریخهایی که باید برای ما درس آموزنده باشد و سند اخلاقی
ماست سند تربیت اجتماعی ما است مانند حادثه تاریخی عاشورا چه تحریفاتی شده
است باید با این تحریفات مبارزه کنیم.
۹۲/۰۷/۱۶